علايم بيماريهاي اعصاب و روان
ثبت نام كاربر
|
ورود
صفحه اصلی
مشاوره کنکور سراسری
مشاورین مرکز
مقالات
بیش فعالی
علايم بيماريهاي اعصاب و روان
داروها
ایمی پرامین
سرترالین
فلورازپام
سیتالوپرام
کلرادیازپوکساید
ریسپریدون
کلونازپام
آلپازولام
فلوکستین FLUOXETINE
متادون
ارزیابی بیش فعالی
گفتار درمانی
اوتیسم
بازی درمانی
اختلال دو قطبی
افسردگی
وسواس فکری
روال مشاوره بیماران ایدزی
تستهای روانشناسی
تست روانشناسی
MBTI تست
تست هوش جدید
تست اراده
تست شجاعت
تست نیمکره های مغز
تست شخصیتی
تیـپ شخصیتی
خونگرم هستید یا نه؟
تست خشونت و استرس 2
تست روانشناسی نقاشی
نمره اعصاب شما چند است؟
هنگام عصبانیت چه میکنید؟
تست شناخت احساسات
رابطه شخصيت با گروه خوني
تست سلامت روحی و روانی
تست روانشناسی اولویت زیگموند فروید
خدمات مرکز
معرفی محصولات
همایش ها
راه های جستجوی منابع پژوهشی
منابع و وب سایت های فارسی
وب سایتهای انگلیسی
فصلنامه های پژوهشی
کنفرانس ها
لینک های مفید
خبرگزاری ها
ايلنا
ايكنا
ايسنا
ايپنا
ايانا
الف
آنا
ايرنا
آريا
آموزش
سلامت
دانشجو
حيات
جام جم
بسيج
برنا
باشگاه خبرنگاران جوان
واحد مركزي خبر
وفا
قدس
فلسطين
شبكه خبر
روزنامه ها
ابتكار
ابرار
اسرار
اطلاعات
اعتدال
جمهوري اسلامي
خراسان
دنياي اقتصاد
رسالت
سياست روز
قدس
كيهان
مردم سالاري
همشهري
سايت هاي معتبر كودكان
ترانه، نقاشي،شعر،موسيقي
روانشناسي كودك
بازي،سرگرمي، چيستان
راهنمايي بارداري و بچه داري
داستان سرايي،چيستان،گالري عكس و نقاشي
نقشه سایت
درباره ما
تماس با ما
مترجم سایت
مترجم سایت
علايم بيماريهاي اعصاب و روان
علايم بيماريهاي اعصاب و روان
اختلال در خواب
:
در اختلال
خواب كه به صورت بيخوابي يا پرخوابي بروز ميكند، گاهي فرد دير به خواب ميرود
.
گاه مينشيند و گاه راه ميرود. گاهي در رختخواب دراز ميكشد، چشمانش باز است
.
نگران است چرا خواب به چشمانش نميآيد، گاه ساعتها به خود ميغلتد ولي خوابش گسسته
است. مثلا ساعت 5/3 بيدار ميشود و ديگر خوابش نميبرد؛ صبح هم اصلا سرحال نيست
خسته و كوفته است حوصلهاش كم است. گاهي به صورت پرخوابي خود را نشان ميدهد به
طوريكه علاوه بر حداقل 8 ساعت در طول شبانه روز، باز هم اگر كسي مزاحمش نشود،
خواهد خوابيد
.
اختلال در اشتها
:
به صورت بياشتهايي فرد دائما دلش
ميخواهد چيزي بخورد؛ خصوصا افراد افسرده علاقه زيادي به شيريني پيدا ميكنند. اين
اختلال گاهي به صورت بياشتهايي و بيزاري از غذا و بوي آن است
.
اختلال در
ميل به فعاليت جنسي
:
به صورت بيميلي جنسي يا عدم ارضا شدن از همسر و گاهي
به صورت افزايش بيرويه ميل جنسي به نوعي كه دچار خودارضاعي، بيبند و باري جنسي و
يا انحرافات جنسي ديگر ميشود
.
اختلال در كاركرد رواني، از ديگر علايم
بيماريهاي رواني است كه در رفتار، تكلم و تفكر، هيجانات و عواطف، درك، حافظه، هوش
و قضاوت و سطح هوشياري بروز ميكند
.
اختلال در رفتار
:
ممكن است
فرد در خود فرو رفته و تمايل با صحبت با ديگران نداشته باشد؛ خيلي گرفته، گوشهگير،
خجالتي و آرام باشد؛ ساعتها تنها در يك كنج بنشيند و يا دراز بكشد. اين مشكل گاهي
به صورت پرخاشگري، درگيري و كتككاري با ديگران، عصبانيت، پرتاب اشياء يا شكستن
آنها و گاهي به صورت رفتارهاي وسواس مثل شستن زياد دستها، تميزكاري زياد، شككردن
در كار، خصوصا در نحوه چك كردن زياد كارها و وسايل مثل شيرگاز، قفلها يا شمردن
خطهاي سفيد وسط جاده، خواندن تابلوها يا به صورت رفتارهاي افراطي توام با باورهاي
غلط مذهبي براي دوري از حوادث آينده و بالاخره ... بروز مييابد
.
فكر
وسواسي يعني فكري كه مزاحم وي است، دائما در ذهنش دور ميزند، خجالت ميكشد به
ديگران بگويد شرمش ميآيد كه چنين فكري دارد. هرچه با خود ميجنگد كه فكر را بيرون
كند، نميتواند
.
اختلال در تكلم و تفكر
:
به صورت كم حرفي بيش از حد
يا پرحرفي دائم و گاهي بيان كلمات بيربط و بيان كردن افكاري عجيب و غريب و نشدني
مثل كسي او را چيزخور كرده (در صورتي كه با فرهنگ جامعه منافات داشته باشد) يا كسي
سم در غذايش ميريزد و ... كه در اصطلاح هذيان گويند، بروز ميكند
.
اختلال
در هيجانات و عواطف
:
در يك شرايط خاص مطابق با آن شرايط هيجاناتش بروز نكند
به شكل افراطي و يا غيرطبيعي مثلا افراطي گريه كند يا بخندد يا عصباني شود به
عبارتي عواطفي نامتناسب باشد
.
اختلال در درك
:
ممكن است در فهم
تحريكاتي كه از حواس پنج گانه به وي ميرسد، دچار مشكل يا سوء تعبير شود مثلا
چيزهايي ببيند كه ما نميبينيم، صداهايي بشنود كه ما نميشنويم؛ مثلا صدايي كه با
او حرف ميزند و به او دستور ميدهد و او را تحقير ميكند.(توهم
)
اختلال در
حافظه
:
فرد حافظهاش را از دست بدهد و وقايع مهم را فراموش كند، دچار
فراموشي مكرر بشود كه با فراموشي سالمندي متفاوت است مثلا راهش را گم ميكند افراد
آشنا را نشناسد كه البته بين اشكال در تمركز و فراموشي بايد فرق قائل شد
.
اختلال در هوش و قضاوت
:
در كارها اشتباهات زيادي ميكند؛ خصوصا در
كارهاي روزمره زندگي توان هوشي وي كاهش مييابد، از قضاوت موارد ساده باز ميماند
.
اختلال در سطح هوشياري
:
در بعضي از اختلالات رواني كه بيشتر ناشي
از ضايعات مغزي است، سبك هوشياري كم ميشود، زمان و مكان و اشخاص را نميشناسد. اين
اختلال در مسموميت دارويي و حمله تشنجي نيز ديده ميشود
.
به گفته اين
پژوهشگر، اختلال در فعاليتها، بخش ديگري از علائم بيماريهاي رواني را تشكيل
ميدهد
.
اين اختلالات در عملكرد فردي، خانوادگي و اجتماعي و شغلي و تحصيلي
فرد بروز مييابند
.
اختلال در عملكرد فردي
:
بيمار به نيازهاي شخصي
خود اهميت نميدهد. بهداشت فردي را رعايت نميكند، به حمام نميرود، پابرهنه راه
ميرود سر و صورت خود را مرتب نميكند
.
اختلال در عملكرد خانوادگي و
اجتماعي
:
بيمار با دوستان، اعضاي خانواده و ... رفتاري نادرست و عجيب و
غريب دارد؛ ديگران را مورد اذيت قرار ميدهد؛ بيپروا عمل ميكند؛ گاه موجب تسخر و
خنده ديگران ميشود؛ روابطش با همه به هم ميخورد، قادر به ارتباط درست و منطقي
حداقل طبق عرف جامعه با ديگران نيست
.
اختلال در عملكرد شغلي و تحصيلي
:
افت نمرات تحصيلي، اشكال در مطالعه و تمركز و يادگيري ناتواني در
فعاليتهاي گروهي، ناسازگاري با معلمان و ساير همكلاسيها، افت عملكرد شغلي
اشتباهات مكرر، ناتواني درانجام امور محوله به طوري كه موجب اخراج وي از شغل خواهد
شد
.
بيماريهاي اعصاب و روان و باورهاي غلط
:
در هر جامعهاي
برخي اعتقادات و باورهاي غلط وجود دارد كه هيچ مبناي علمي، عقلي و يا مذهبي ندارد و
معمولا افراد تحصيلنكرده بيشتر به آن عقيده دارند
.
اين باورها و اعتقادات
درهر زمينهاي زياد است ليكن ما چند باور غلط عمده در زمينه اعصاب و روان و
درمانهاي دارويي بيماريهاي اعصاب و روان را بيان ميكنيم
.
معمولا اگر ما
كلمه اختلال اعصاب و روان را بشنويم ناخودآگاه نوع شديد آن مانند كسي كه با خود حرف
ميزند، با خود ميخندد و يا با ظاهري ژوليده در خيابان بيپروا راه ميرود در
ذهنمان تداعي ميشود، اين درحالي است كه اختلالات اعصاب و روان طيف گستردهي دارد و
از خفيفترين نوع به صورت عصبانيت و پرخاشگري مكرر با دوستان ، افراد ، خانواده و
يا ... بروز كرده تا شديدترين نوع كه علائم آن گفته شد، پس منطقي نيست كه اگر فردي
به روانپزشك يا پزشك عمومي مراجعه كرد و داروي اعصاب براي وي تجويز شد، او را فردي
داراي اختلال عقل تلقي كنيم
.
يك اضطراب قبل از امتحان نيز اگر منجر شود
فردي كه نمره خوبي كسب ميكند، دائما در ترس باشد اختلال بيماري اعصاب و روان
(
اضطراب) تلقي ميشود. يا دانشآموزي كه دچار افت تحصيلي شده، غيبت مكرر از مدرسه و
دلتنگي مكرر دارد يا بيحوصله بوده و رفت و آمد با افراد ناباب را شروع كرده
ميتواند نشاندهنده نوع ديگر از بيماري اعصاب و روان (افسردگي) باشد
.
نگرشهاي غلط در جامعه ما موجب شده اگر فردي احساس كند دچار اضطراب،
افسردگي، پرخاشگري و يا احساس سيري از زندگي شده، از ترس حرفهاي ديگران به پزشك
مراجعه نكند و يا از رفتن به مراكز مشاوره دچار شرم، ترس يا خجالت افزون شود و اين
در صورتي است كه اگر اختلالات و بيماريهاي اعصاب و روان را به موقع درمان كنيم، فرد
دچار مشكل بعدي نخواهد شد چرا كه اگر فردي تعادل اعصاب و روانش بهم ميخورد ممكن
است در شغل، تحصيل، خانواده يا اجتماع دچار سرخوردگي و مصيبتهاي بعدي شود
.
هرچند ما عادت كردهايم به نوعي حالات رواني خود را توجيه كرده و از اين كه
فكر كنيم دچار اختلال اعصاب و روان شدهايم تا حد ممكن فرار كنيم
.
باور غلط
ديگر در خصوص مصرف داروهاي اعصاب و روان است؛ به طوري كه فكر كنيم اگر كسي داروي
اعصاب و روان بخورد، تا آخر عمر بايد آنرا مصرف كند و يا اينكه داروهاي اعصاب و
روان اعتيادآوراست. متاسفانه اين تصور غلط موجب شده كه اگر پزشك براي فردي كه نياز
به داروهاي اعصاب و روان دارد، تجويز كند او از خوردن دارو خودداري كرده يا آنرا
نامرتب مصرف كند و يا زودتر از موقع و طول درماني كه پزشك توصيه نموده، دارو را قطع
كند؛ بهرحال تداوم غيرصحيح دراين زمينه ميتواند عوارض زيادي براي فرد داشته باشد
.
چرا كه هيچ فردي از بيماري اعصاب و روان مصون نيست اگرچه نداند يا باور نكند و هيچ
داروي اعصاب و روان اعتيادآور نيست مگر داروهاي خوابآور، آن هم اگر زير نظر پزشك
مصرف نشود
.
دكتر حسن ذبيحي
اردستاني، متخصص بهداشت روان
کليه حقوق مادي و معنوي سايت متعلق به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی ناصح مي باشد